۱۳۷۰۶.عنه عليه السلام :أفضَلُ العَقلِ مَعرِفَةُ الحَقِّ بِنَفسِهِ۱.۲

۱۳۷۰۷.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :أفضَلُ طَبائع العَقلِ العِبادَةُ. و أوثَقُ الحَديثِ لَهُ العِلمُ. و أجزَلُ حُظوظِهِ الحِكمَةُ. و أفضَلُ ذَخائرِهِ الحَسَناتُ.۳

۲۷۷۷

ثَمَرَةُ العَقلِ

۱۳۷۰۸.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ( ـ لَمّا سَألَهُ شَمعونُ بنُ لاوي بنِ يَهودا مِن ح ) : إنَّ العَقلَ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ و النَّفسُ مِثلُ أخبَثِ الدَّوابِّ. فإن لَم تُعقَلْ حارَتْ. فالعَقلُ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ. و إنَّ اللّه َ خَلَقَ العَقلَ. فقالَ لَهُ : أقبِل فأقبَلَ. و قالَ لَهُ : أدبِرْ فَأدبَرَ. فقالَ اللّه ُ تَبارَكَ و تَعالى : و عِزَّتي و جَلالي ما خَلَقتُ خَلقا أعظَمَ مِنكَ. و لا أطوَعَ مِنكَ. بِكَ اُبدِئُ و بِكَ اُعيدُ. لَكَ الثَّوابُ و عَلَيكَ العِقابُ. فتَشَعَّبَ مِنَ العَقلِ الحِلمُ. و مِنَ الحِلمِ العِلمُ. و مِنَ العِلمِ الرُّشدُ. و مِنَ الرُّشدِ العَفافُ. و مِنَ العَفافِ الصِّيانَةُ. و مِنَ الصِّيانَةِ الحَياءُ. و مِنَ الحَياءِ الرَّزانَةُ. و مِنَ الرَّزانَةِ المُداوَمَةُ عَلَى الخَيرِ. و مِنَ المُداوَمَةِ عَلَى الخَيرِ كَراهِيَةُ الشَّرِّ، و مِن كَراهِيَةِ الشَّرِّ طاعَةُ النّاصِحِ.۴

۱۳۷۰۶.امام على عليه السلام :برترين خرد، شناخت حق به خود آن است۵ [نه از طريق شخصيتها].

۱۳۷۰۷.امام صادق عليه السلام :برترين خصلت خرد، عبادت است و استوارترين سخنِ آن، علم و سودمندترين نصيبِ آن، حكمت و بهترين اندوخته هاى آن، كارهاى نيك.

۲۷۷۷

ميوه خرد

۱۳۷۰۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در جواب شمعون بن لاوى بن يهودا، حوارىِ عيسى علي ) فرمود : همانا عقل زانو بند نادانى است. نفْس مانند شرورترين حيوانات است كه اگر پايشان بسته نشود، گم و سرگشته مى شوند. پس، عقل زانو بند نادانى است. همانا خداوند عقل را آفريد و بدو فرمود: رو كن و او رو كرد و فرمود: برگرد و او برگشت. پس، خداوند تبارك و تعالى فرمود: به عزّت و جلالم سوگند كه هيچ آفريده اى با عظمت تر و فرمانبردارتر از تو نيافريدم. به تو آغاز مى كنم و به تو برمى گردانم، پاداش از آنِ توست و كيفر هم به دوش توست. از عقل، بردبارى منشعب شد و از بردبارى، دانايى و از دانايى، رهيابى و از رهيابى، پاكدامنى و از پاكدامنى، خويشتندارى و از خويشتندارى، حيا و از حيا، وقار و از وقار، مداومت در كار خوب و از مداومت كار خوب، نفرت داشتن از بدى و از ناخوش داشتنِ بدى، پيروى از راهنماى خيرخواه.


1.مطالب السؤول : ۵۰.

2.(انظر) الحقّ : باب ۹۰۰.

3.الاختصاص : ۲۴۴.

4.تحف العقول : ۱۵. اُنظر تمام الكلام.

5.نك: حق، باب ۹۰۰. «حق و باطل را از طريق شخصيت افراد نبايد شناخت».